رسیدم ترمینال به خط واحدی چیزی نمیرسیدم رفتم سراغ تاکسیای مسیر خوابگاه راننده بهم گفت بشین داخل دوتا دیگه مسافر بیاد حرکت میکنم من که سوار شدم  همون موقع دوتا پسر دانشجو رسیدند اونا هم میخواستن بیان  سمت خوابگاه  تا این دوتا اومدند بشینند راننده با یه لهجه اصفهانی غلیظ گفت (آ فقط قبلی نشستنی یه زحمت بکشید این ماشینا یه هل بدید روشن بشد)
 طبیعتاا من که نباید پیاده بشم برای هل دادن پس من خیلی شیک و مجلسی داخل ماشین نشستم راننده خودش در حالی که دستش رو به پنجره ماشین و فرمون گرفته بود هل میداد دوتا پسرا هم عقب ماشین هل میدادند حالا منم راحت تو ماشین نشستم هی چند دقیقه یه بار راننده میپرید رو صندلیش یه استارت میزد ماشین روشن نمیشد به پسرا میگفت آ قربوندون بازم هل بدید فقط حواستون باشد دم چار راه که رسیدیم تا چراغ سبز شد حرکت کنید که خلوت باشد .
 حالا فاصله ترمینال تا خوابگاه کلا دوتا ایستگاهه هی راننده به پسرا میگفت یه ذره دیگه هل بدید میفتیم تو سراشیبی ،  حدود یه ایستگاه رو با هل دادن آوردن تا اینکه به قول راننده افتاد توی سراشیبی و دیگه خودش میرفت راننده پرید توی ماشین به پسرا گفت با ترمز سرعت ماشین رو کم میکنم بپرید بالا بدبختا نصف راه رو دنبال ماشین دوییدند تا تونستند شبیه اسپیدر من بپرن توی ماشین و بشینند و راننده هم شدیدا اصرار داشت که این اتفاق برامون خاطره میشه پسره میگه خب حاجی استارت بزن روشن بشه حالا که تو سراشیبی هستیم راننده یه نگاهی به پسره کرد گفت دادا ماشین بنزین نداره :))) گفتم هل بدید بیفتد تا سراشیبی که هم شوما رو برسونم هم خودم تا یه جایی برم یعنی دیگه ما از خنده نمیتونستیم حرف بزنیم پسره برگشته میگه عاموو خب از اول بگوو ماشینت با بوی بنزین کار میکنه نه خود بنزین:)) دم خوابگاه رسیدیم نفری دو تومن باید میدادیم پسره میگه حاجی بنزین که نسوخته نصف راهم هل دادیم چقدر تخفیف میدی  راننده با خنده برگشته میگه  هیچی کل دوتومنا باید بدید من که اولش بتون گفتم ماشینم هل میخواد تازه یه خاطره خوشم براتون گذاشتم (واقعا هم  پول رو گرفت) پسره داره پول میده میگه  انصافا تا ملک شهر سرا شیبیه میتونید مستقیم مسافر کشی کنید و بنزینم نسوزونید راننده گفت حالا تا ملک شهر که نه ولی تا پمپ بنزین مسافر سوار میکنم!!!! 


باور کنید فقط ماشین یه اصفهانیه که میتونه مسافر کشی کنه و بنزینم نسوزونه تو کل دنیاا بگردید همچین ترفندی برا مسافر کشی بی خرج پیدا نمیکنید :)))))

پ ن : بعد یه روز اول هفته ای که از صبح تا غروبش کلا  داغوون بود و پر از اعصاب خردی به حدی حالم خراب بود که تشخیص نمیدادم کجای خیابون ایستام   این اتفاق کلی حالم رو خوب کرد  کلی روحم شاد شد  خدا به رانندش خیر دهاد 

مسافرکشی بدون سوزوندن بنزین

:))))) نمیدونم چی عنوان بذارم

یه ,ماشین ,راننده ,رو ,بنزین ,هم ,هل بدید ,به پسرا ,من که ,مسافر کشی ,هل دادن

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شرکت خدمات نظافت پاکرویان کیارش دانلود بازی های کم حجم مسترکالا پاورپوینت فصل ۲ حسابداری مدیریت استراتژیک دکتر نمازی نجـــوا‌گر مسابقه برنامه نویسی ACM-MCPC کلیک دندانپزشکی مبین، ارائه دهنده خدمات دندانپزشکی در تهرانسر دانلود آهنگ شاد آموزش ابتدایی تنگستان وبلاگ سعید رسولی